و همینطور آریا و کاتلین

ساخت وبلاگ
مردم بعضی وقتا مایه ی شگفتی من میشن ؛ اون از دیروز که کشف کردم بعضیا تصویر زمینه ی موبایلشونو ، عکس خودشون میزارن (و هنوزم نمی تونم این حجم از خودشیفتگی رو بپذیرم) ، اینم از امروز که داشتم از خیابون رد می شدم و یه خانومه داشت از اون طرف می دوید و وقتی به من رسید در حین دویدن گفت :"مقنعه تو بکش جلو" بعدشم تو افق محو شد.خدای من.صحنه ی عجیبی بود جدا.
و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 241 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

خیلی زندگی در حالت فعلی غم انگیزه … اسکولترین بچه های مدرسه دارن در مورد شاهکار بودن قسمت دوم شرلوک حرف می زنن و این در حالیه که من حتی نمی تونم به دیدنش فک کنم.چون کانون لعنتی , شونصدتا فصل جلوتر آزمون گذاشته و پس فردا امتحان ادبیات دارم و چیزی که این وضعیتو حتی مسخره تر , غم انگیز تر و بی رحمانه تر می کنه اینه که شرلوک جزو چیزاییه که من روش تعصبی انکارنشدنی دارم و این که این هم مدرسه ای های داغونم ببیننش باعث میشه بخوام به خودکشی فک کنم.چون اونا حقیقتا لیاقت دیدنشو ندارن  ولی بیا به جنبه ی مثبتش فک کنیم : من یکشنبه ساعت چار صبح پا میشم و شرلوک رو در کمال آرامش می بینم , من فیلم می بینم و در پس زمینه هوا کم کم روشن میشه.می ارزه به کل این بدبختیا. و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

خدا میلیون ها سال گشت و بیشعورترین خلقتش تو این دنیا و دو سه تا دنیای موازیش رو پیدا کرد و کردش خواهر من.(و به این نکته توجه کرد که بیشعوریش موقعی که من خوابیدم به اوج خودش برسه)

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 194 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

گفت:"حالا چرا ماه و پلنگ؟چرا کرگدن و خورشید نه؟"

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 198 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

بیاین همه با هم دعا کنیم که فردا بتونم برای اجرای نقشه ام , ساعت چار از تختم دل بکنم.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

من از این به بعد هر برنامه ای داشته باشم اینجا می نویسم.چون امروز حقیقتا عوامل زیادی دست به دست هم دادند تا من نتونم شرلوک رو ببینم ولی در نهایت سر ساعت چار شروعش کردم و خیلی خیلی خوب بود (قسمت اولشو دیدم البته) و همه اش به خاطر این بود که این سست ارادگیمو می رسوند که این همه پست بزارم از برنامه ام و آخرشم هیچی به هیچی

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

از همه ی شمایی که از قسمت دوم برام بت ساختین متنفرم چون جدا مایوس کننده بود.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 230 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

عزیزم همه ی این مزخرفات درباره ی این که دوستیا باید بر اساس وفاداری و صداقت و فلان و بهمان باشه رو فراموش کن , هدفت تو زندگی پیدا کردن دوستی باشه که حتی در اوج بی حوصلگی جواب پی اماتو بده و وقتی داری با ذوق و شوق تمام در مورد یه موضوع حرف میزنی یه بحث نامربوط رو وسط نکشه.

چون بهت قول میدم نبود صداقت و وفاداری و این حرفا آسیب خاصی بهت وارد نمی کنه , ولی این دو قضیه در گذشت زمان اعصابتو کاملا فرسوده می کنن

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

توی هر رابطه ، شخصیت دو طرف رابطه یه فاصله ای رو مشخص می کنه که رابطه ی مذکور تو اون فاصله به حالت ایده آل خودش می رسه.مثلا من الان که در حد نیم ساعت در روز با فاطمه حرف می زنم و ارتباط دارم ، عاشقشم ولی اگه این فاصله ذره ای کمتر شه من قطعا ازش متنفر میشم و اونم همینطور.رابطه ی من با هلیا ، نازنین ، یلدا و خیلیای دیگه در حد دوست معمولی فوق العادس چون ما با هم می خندیم و خوشحالیم ولی اگه قرار باشه بشینیم و با هم برای یه مدت طولانی حرف بزنیم صد در صد نمی تونیم همدیگه رو تحمل کنیم. آدم می تونه فاصله ی ایده آل رو برای همه به اجرا بزاره جز برای مامان باباش.در مورد فاصله ی من و بابام همه چیز خوب و دوس داشتنیه چون بابام روشنفکرترین پدریه که من تا حالا دیدم مخصوصا از نظر احترام به حریم شخصی و آروم بودنش ( که مورد اول حقیقتا برای من تحسین برانگیزه) ولی در مورد مامانم اینطوری نیست.ینی مامانم از دیدگاه بقیه زن خیلی باشخصیتی به نظر می رسه(و واقعا هست) ، از دید بقیه به شدت مهربون و روشنفکره (که اینم قبول دارم که هست) ولی می دونی ، فقط از دید ما ، یعنی اعضای خانواده اش مشخص میشه که چقدر بی منطق و ب و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 221 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15

بدبختی اینه که انگار هیچوقت به ذهن هیچکس نرسیده که بشینه راجب منطق آموزش و پرورش بحث کنه. بعضی از معلمامون فکر می کنن که خیلی ظالمانه اس که ما به خاطر نمره هامون ناراحت بشیم و در نتیجه همه رو بیست می کنن.و بعضی از معلمامون فک می کنن که بین کسی که 20 شده و کسی که 19/75 شده باید بالاخره یه تفاوتی باشه در نتیجه محض رضای خدا یه بیست و پنج صدمم به کسی اضافه نمی کنن. در این شرایط بدشانسی به این شکل تعریف میشه که امتحان گروه اول رو بیست بشی و در نهایت همه هم همراه با تو بیست می گیرن و امتحان گروه دومو کم بشی و خب در اون صورت باید فاتحه ی معدلتو بخونی.(که البته اینجا منظور خودم نیستم، من جزو دسته ی خوش شانسم بودم) در طول این هفته عجایب زندگی دبیرستانی رو به چشم دیدم.یلدا به خاطر 0.25 که خودش خود به خود توی کامپیوتر درست میشه نیم ساعت تمام گریه کرد و من واقعا خیلی از خودم خویشتنداری به خرج دادم که چپ چپ نگاهش نکردم.و خب هر روز اینو می دیدم که بچه ها سر نیم نمره یه جوری التماس می کردن که انگار هدف ، نجات زندگی پدر و مادرشون بود و در این جا شایسته اس که من از التماس کردن فرزانه یاد کنم که :  - خ و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 216 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 3:15